شبکه چهار - 7 بهمن 1401

"خداپرستی" و "بشردوستی"، تنگاتنگ و ناگسستنی (پای درس امام باقر ع)

نشست ( "درد دین" ، "فقر یقین" ) _ بزرگداشت امام محمدباقر ع _ ۱۴۰۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم

امام باقر(ع) می‌فرمایند که از اغلب افراد توقع نیست که دائم در یقین باشند، کار آسانی نیست توجه و تذکر دائم می‌خواهد. اراده‌های قوی و آگاهی‌های وسیع و عمیق می‌خواهد. این ذکر و نماز روزی چند بار، این دعاها و زیارت و حج، این‌ها همه برای این است که دائم به خودمان یادآوری کنیم چون این قضیه فرّار است یعنی ما در درون‌مان یک رقیبی به نام غریزه و هوس داریم که این‌ها نفوذی‌های شیطان بیرونی و شیاطین بیرونی هستند و از داخل و بیرون، این‌ها ستون پنجم آن هستند، این‌ها با هم همکاری می‌کنند که ما خودمان را با این‌ها عوضی می‌گیریم و خودمان به خودمان صدمه می‌زنیم. به قصد خدمت، با هدف لذت، خودمان را از آدمیت ساقط می‌کنیم. لذا مدام به ما نماز و روزه، و تکرار، و ذکر می‌گویند. ذکر یعنی یادت نرود. انسان فراموشکار است، ما یادمان می‌رود، غم‌ها و شادی‌ها و همین‌طور درست و نادرست را، توجه نمی‌کنیم غفلت می‌کنیم، و این‌ها مسائل وجودی است. این‌ها سؤالات وجودی است این که شب اول قبر، طرف گفت که سؤالات شب اول قبر لو رفته، این سؤالات را که دیگر نمی‌پرسند، این‌ها سؤالات وجودی است، این‌ها پرسش و پاسخ زبانی و ذهنی نیست، آن‌جا زبان و ذهن، دیگر از کار می‌افتد و دیگر اثری ندارد یک ذهن و زبان دیگری هست باطن ما ظاهر می‌شود، اصلاً آنجا امکان دروغ گفتن نیست حق مطلق در عالم فراماده بعد از مرگ و در ابدیت و در آخرت و بخصوص در قیامت ظهور و تجلی می‌کند. دوگانگی این نیست که بخواهد کسی در یک موردی چیز دیگری بگوید غیر از آنچه که شده است، همه چیز آشکار است، قرآن می‌فرماید اعضای بدن‌تان، دست و پایتان، پوست بدن‌تان، خودش حرف می‌زند. نه این که این‌ها لب باز می‌کنند و مثل این‌جا صدا دارند. نه بلکه تمام وجودتان دارد حرف می‌زند. خودش عامل و وسیله بود و خودش شاهد است. امام باقر(ع) می‌فرمایند که «یَمُرُّ الیَقینُ بِالقَلبِ» می‌آید و می‌رود «فیَصیرُ کأنّهُ زُبَرُ الحَدیدِ» وقتی می‌آید شما می‌بینید که خیلی قوی هستید، هزار جور وسوسه‌تان بکنند تسلیم نمی‌شوید، وسوسه نمی‌شوید، شما را می‌ترساند ولی نمی‌ترسید. شک نمی‌کنید، هزار مشکل پیش می‌آید، افسرده یا مأیوس نمی‌شوید آن‌جا یقین دارید. بعد می‌فرماید «و یَخرُجُ مِنهُ فیَصیرُ کأنّهُ خِرقَةٌ بالِیَةٌ» اما همین یقین وقتی از دل بیرون رفت، نتوانی آن را نگه داری و آن را حفظ کنی مثل یک خرقه فرسوده است، مثل یک لباس کهنه و لباس پوسیده‌ای که هر طرفش را می‌گیری پاره می‌شود و نمی‌تواند تو را حفظ کند. این وضعیت ماست. در این مسائل انقلاب و جنگ ما خیلی دیدیم. بعضی‌ها را وقتی می‌گوییم توی انقلاب، قبل از انقلاب، در مبارزات، در جنگ، چه فداکاری‌ها چه تلاش‌ها، چه خطرپذیری‌ها، چه گذشت‌ها، چه عشق‌ها بود، خیلی‌ها این‌ها را باور نمی‌کنند و خیال می‌کنند می‌شود ادای انقلاب درآورد، خیال می‌کنند این‌ها ادا و قرارداد است اصلاً باور نمی‌کند که یک مادری 6تا شهید می‌دهد و باز هم محکم است و هیچ تردیدی نمی‌کند. باور نمی‌کند یک جانبازی 30 سال است روی تخت خوابیده ولی باز هم که به او می‌گویی، می‌گوید من دوباره اگر به آن شرایط برگردم همان کار را می‌کنم. باور نمی‌کنند، برای این که نمی‌فهمند در قلب او چیست، چون آن یقین است، امثال ما مزه آن یقین را نچشیدیم، ما ایمان هم نداریم، ‌شک داریم،‌ اگر کفر باشد شک است. تازه آن‌هایی که ایمان دارند که گاهی یقین دارند، گاهی ندارند آن وقتی که یقین دارند این حرف‌ها را می‌فهمند و خودشان همین کارها را کردند وقتی که یقین نیست و ایمان به هر دلیلی فتیله‌اش را خودمان پایین می‌آوریم کسی به زور نمی‌آورد. امام باقر(ع) می‌فرماید آن وقت شما می‌بینید که چقدر ضعیف می‌شوید، در برابر شکم، شهوت، قدرت، شهرت، زود می‌ترسیم، زود تسلیم می‌شویم، زود به شک می‌افتیم. راست می‌گوید این‌هایی که می‌گویند چطور می‌شود کسی که عملیات استشهادی می‌رود و یک به ده می‌جنگند؟ چطور بچه‌های 18- 19 ساله شب‌های زمستان ده ساعت در آب‌های سرد تحمل می‌کردند؟ چطوری در کربلای 4 با یقین به شهادت جلو می‌رفتند؟ راست می‌گوید این باور نمی‌کند برای این که یقین را نمی‌فهمد چیست، او دارد این ندارد. همین‌طور افرادی که یک زمانی یقین نداشتند ترسو بودند و یک وقت به یقین رسیده و قوی‌ترین آدم‌های دنیا شده است. مثلاً ‌در انقلاب و در جنگ. بعد 20- 30 سال گذشته آن آدمی که یک زمانی آن‌قدر قوی بود، این‌قدر زیبا و پاک و باشرف بود یک مرتبه این‌قدر بی‌شرف می‌شود، یک مرتبه دزدی می‌کند، فساد می‌کند، جاسوسی می‌کند، خیانت می‌کند، این همان است که امام باقر(ع) می‌فرماید مراقب باشید هزینه دارد، کشیدن این ایمان و یقین به درون شخصیت تو، و بعد این که مراقب باشید از دست‌تان نرود.

نکته بعدی؛ در فرمایش امام باقر(ع)، ارتباط بین ایمان قلبی و معنویت با رفتار عینی و تبدیل آن روحانیت به جسمانیت، تبدیل آن معنا به ماده، در زندگی فردی و اجتماعی تجلی پیدا کند. امام باقر(ع) می‌فرمایند که ایمان بدون عمل‌گرایی یک ادعاست! گاهی توهم است! گاهی فکر می‌کنیم که ما ایمان داریم و این حرف‌ها را قبول داریم اما هنوز ما به لحاظ عمل و به سر دوراهی نرسیدیم من نه از مالم، نه از جانم، نه از آبرویم، حتی از هوس‌های روزمره عادی‌ام گاهی نمی‌توانم بگذرم باید خودم را ارضاع کنم، خشم و شهوت و اشتها و هوس‌هایم را باید ارضاع کنم! در عین حال زیارت هم می‌روم، مذهبی هم هستم، نماز هم می‌خوانم. خب این دوتا تا یک مدتی کنار هم دوام می‌آورد، بعد از یک مدت یکی از این دوتا باید حذف بشود، و حذف می‌شود. ما ممکن است حتی عبادت کنیم اما عبد نباشیم، یعنی ببینید می‌گویند شیطان عابد بود، هزاران سال عبادت کرد، با این که ملک و فرشته نبود و جن بود، جزء جن بود در عین حال به لحاظ این مراتب این‌قدر ارتقاء پیدا کرده بود که توی صف فرشتگان قرار گرفته بود. اما در عین حال قرآن می‌فرماید که «کان من الکافرین» این همان وقتی هم که عابد بود در پسِ پرده کافر بود، یعنی عابد بود اما عبد نبود. ما گاهی همین‌طوری هستیم عبادات‌مان را انجام می‌دهیم نماز، روزه، مستحبات، اما عبد نیستیم! لذا ممکن است یقه‌مان را ببندیم و داغ مُهر هم داشته باشیم واقعاً هم نماز خواندیم، عابد بودیم اما عبد نبودیم در عین حال اختلاس هم بکنیم! دزدی هم بکنیم! رشوه هم بگیریم! در عین حال خیانت کنیم! جاسوس بشویم! با کفر و با دشمنان خدا همکاری کنیم! در جنگ خیانت کنیم! عوض بشویم. یک زمانی آدم‌های درستی بودیم بعد علنی در صف دشمن قرار می‌گیریم و به دشمن پناهنده می‌شویم حرف‌های آنان را می‌زنیم یا همین‌جا حرف‌های دشمن را می‌زنیم یا وارد حکومت می‌شویم شروع می‌کنیم ریشه‌های ارزش‌های انقلابی را می‌زنیم.

امام باقر(ع) فرمودند خدای متعال به جناب موسی(ع) کرد که «إنما من عبادی من یتقربوا بالحسنه» بعضی از بندگان من هستند که در دنیا دارند رفتار و حسناتی نشان می‌دهند، حسنه یعنی کار زیبا، چنان زیبا و درست عمل می‌کنند که اینها بهشت‌شان قطعی و نهادینه می‌شود، بهشت‌شان از همان‌جا برقرار می‌شود. «و قال موسی وَما تِلْکَ الْحَسَنَةُ » این کارهای قشنگی که می‌گویید می‌کنند و این کارهای زیبا چه نوع کارهایی است؟ که بنده هستند عبادت می‌کنند اما این کارها را هم باید بکنند؟ فرمود: «قالَ تَمْشى فِى حاجَةِ مَؤْمِنٍ. قُضِیَت اَوْ لَمْ تُقْضَ!» این خیلی تعبیر عجیبی است. فرمودند نماز و دعا لازم است اما کافی نیست ارتباط با خداوند، این باید نشان بدهد که بیرون علائمی دارد. یک علامت آن این است که هرکس راه بیفتد برای حل یک مشکلی از برادر و خواهر مؤمن یا مسلمانش که به خداوند ایمان دارد راه بیفتد یک روز را برای او وقت بگذارد چند روز وقت بگذارد، چند بار یک کاری را برایش پیگیری کند، بهشت این قطعی است. «قضیت أو لم تقضل» چه آن مشکل را بتواند حل کند چه نتواند حل کند. ممکن است تلاشش را بکند اما نتواند، یک مشکل مالی دارد این نتواند تأمین کند، یک مشکل کاری دارد این نتواند، یک مشکل گرفتاری طلاقی،‌ اعتیادی، دعوایی، بدهکاری چیزی است و این نتواند حل کند ولی تلاشش را بکند امام باقر(ع) فرمودند خدای متعال به حضرت موسی(ع) فرمود که هرکس برای حل مشکل یک شخص و خانواده‌ای، یک روستایی و یک منطقه‌ای، بدون توقع و برای خدا قدمی بردارد امام باقر(ع) فرمودند اهل بهشت است. البته اگر این بهشتش را با اعمال جهنمی خراب نکند که ماها یک کار درست می‌کنیم ده‌تا کار غلط می‌کنیم که باز آن را از بین می‌برد. «ثَلاثةٌ مِنْ أفْضَلِ الاَعْمالِ: شِبْعـَةُ جُوْعـَةِ المُسْلِمِ وَ تَنْفیسُ کُرْبَتِهِ وَ تَکْسُو عَوْرَتَهُ.» امام باقر(ع) فرمودند دو – سه تا عمل به شما نشان می‌دهم و می‌گویم که خلاصه بخشی از تعالیم انبیاء و وحی الهی است. این‌ها از بالاترین اعمال پیش خداست که اگر خداوند را باور کردید و قبول داری این سه‌تا شما را نجات می‌دهد و از بالاترین و با ارزش‌ترین اعمال هستند. در هر جامعه‌ای محله‌ای کسانی که این سه کار را انجام بدهند این‌ها از بقیه شما بالاتر هستند. 1) سیر کردن مسلمان گرسنه. انسان گرسنه و بنده گرسنه خدا. خانواده‌هایی که تغذیه درستی ندارند، اجازه ندهید هیچ خانواده‌ای در محله و شهر شما باشد که گرسنه بخوابد اگر توانستید شهرهای بغل و روستاها، اگر توانستید همه جا. 2) «تَنْفیسُ کُرْبَتِهِ» ممکن است سیر باشند اما گرفتاری‌هایی، مشکلاتی دارند که مشکل غذا و شکم نیست اما دارد آن‌ها را رنج می‌دهد، بروید ماده آن رنج را بخشکانید و لبخند بر لب مردم در جامعه اسلامی بنشانید. اشکی را پاک کنید، لبخندی را بر لب‌شان بنشانید، مشکلی را حل کنید، و 3) «تَکْسُو عَوْرَتَهُ» که هم به معنای عورت ظاهری باشد کثرت ظاهری، یعنی لباس‌های مناسب ندارند، لباس مناسب داشته باشند، لباس زمستان، تابستان، لباس میهمانی، لباس خانه، پوشاک هم نیاز مادی انسان است و هم نیاز معنوی و نماد شخصیت اوست. برهنگی در عرصه عمومی یک معنای غیر اخلاقی و غیر انسانی دارد اما برهنگی ناشی از فقر، یک مشکل است. یک معنای دیگر این فرمایش امام باقر(ع) این می‌تواند باشد که زشتی‌ها و عیب‌های همدیگر را بپوشانید یعنی می‌فرمایند از نظر ما جامعه و خانواده دینی آن‌هایی هستند که دنبال پلشتی و کثافت‌های حریم خصوصی همدیگر نباشند دنبال افشاگری علیه همدیگر، افشا در حریم خصوصی و اشخاص، نه آن‌هایی که به مسائل اجتماعی مربوط است و حق‌الناس و مسائل حکومتی است نه، آن حسابش جداست، روال دیگری دارد. بلکه اگر عیبی می‌بینند، زشتی‌ای، مشکلی در جایی می‌بینند سریع بشتابند تا دیگران مطلع نشدند این‌ها بپوشانند که آبروی آن بنده خدا، آن شخص و آن خانواده نرود. مثالی زدند دیدید که گاهی در یک مسیری راه سخت و طولانی است، افرادی خسته شدند، مثلاً لباس مناسب ندارد، دراز کشیده یک گوشه‌ای حواسش نیست و مثلاً این لباسش کنار رفته و آن‌جایی که نباید دیده بشود دارد دیده می‌شود. خب این‌جا دوتا واکنش نشان می‌دهند یکی انسان مؤمن و شریف، این سریع بدون این که دیگران متوجه بشوند می‌روند می‌پوشاند و روی طرف یک چیزی می‌اندازد که آن دیده نشود و آبرویش نرود. یک افراد پلید و بی‌شرف هم هستند که اتفاقاً یک کاری می‌کنند همه متوجه بشوند! به دیگران اشاره می‌کنند که بیایید نگاه کنید بخندیم! خب این دو نوع واکنش است. این راجع به لباس ظاهری است.

راجع به عیوب باطنی هم امام باقر(ع) می‌فرمایند که مراقب شخصیت و حرمت همدیگر باشید. مراقب اعتبار و احترام هم باشید، نگران آبروی همدیگر باشید نگذارید کسی در جامعه شما مسخره و تحقیر بشود. ممکن است بگویید که من خودم مشکل دارم و نه پول دارم، نه قدرتی، نه نفوذی، من چیزی ندارم به بقیه چه کمکی کنم؟ امام باقر(ع) فرمودند که: «تَبَسُّمُ اَلرَّجُلِ فِی وَجْهِ أَخِیهِ حَسَنَةٌ» هیچی نداری؟ لبخند که می‌توانی بزنی. امام باقر(ع) فرمودند لبخند شما به همدیگر در خیابان، در مدرسه، در کارخانه، در بازار، لبخندتان به هم، و سلام گفتن‌تان با صدای رسا به همدیگر این هم صدقه است، این هم عمل صالح است، این حسنه است. همین هم شما را رشد می‌دهد. امام باقر(ع) فرمودند روابط انسانی و اجتماعی‌تان همه توأم با لبخند و محبت باشد. «تَبَسُّمُ اَلرَّجُلِ فِی وَجْهِ أَخِیهِ» هر وقت همدیگر را می‌بینید با هم با لبخند بزنید، حالا بعضی‌ها مثل بنده که اصلاً لبخند بلد نیستیم. می‌فرماید به همدیگر لبخند بزنید این لبخند حسنه است این عمل صالح است، این یک جور عبادت است این روابط اجتماعی و انسانی را تلطیف می‌کند استرس و اضطراب را از همدیگر بگیرید، به همدیگر نگرانی منتقل نکنید، این لبخندی که به هم می‌زنید حال همدیگر را بپرسید، این سلام علیک می‌گویید، یعنی درود بر تو، صلح بر تو، سلام بر تو یعنی از طرف من هیچ خطری و اهانتی متوجه تو نیست من دوست و برادر تو هستم، خواهر تو هستم. فرمودند نمی‌توانید مشکل همدیگر را به لحاظ مالی یا غیر مالی حل کنید، می‌توانید که به هم لبخند بزنید. هر جا هستید همه با هم «تَبَسُّمُ اَلرَّجُلِ فِی وَجْهِ أَخِیهِ حَسَنَةٌ» همه به هم لبخند بزنید. جامعه دینی، جامعه‌ای لبخند بر لب است. این هم یک توصیه امام باقر(ع) است. «وَ صَرْفُ اَلْقَذَى عَنْهُ حَسَنَةٌ» و صرف این که به همدیگر لبخند بزنید اکتفا نکنید، می‌بینید طرف این آقا یا خانم این خانواده، این گروه، این جمع، این محله، این روستا یک مشکلی دارد بروید مشکل آن را در حد توان‌تان حل کنید. فرمودند که «صَرْفُ اَلْقَذَى عَنْهُ حَسَنَةٌ» همین که خار و خاشاک را از چهره این‌ها دور کنید، گرد و غبار را دور کنید، خستگی را از یک جمعی دور کنید، تشنه هستند آب به آن‌ها برسانید خسته‌اند کمک‌شان کنید. امام باقر(ع) فرمودند هیچ کس در جامعه دینی نباید احساس کند تنهاست، هیچ کس نباید احساس کند که فراموش شده‌ام، من در این جامعه رها شده‌ام، اصلاً کسی من را نمی‌بیند و کسی من را نمی‌شناسد و کاری ندارد. هیچ کس احوال من را نمی‌پرسد،‌کسی به دیدن من نمی‌آید، کسی از من نمی‌پرسد وضعت چطور است؟ مشکل مالی داری یا نه؟ مریضی یا سالمی؟ مشکل دیگری داری یا نه؟ امام باقر(ع) فرمودند اگر چنین روابطی دارید بدانید که شیعه ما نیستید. اگر از کنار هم بی‌تفاوت عبور می‌کنید و به هم لبخند نمی‌زنید و مشکل یکدیگر را حل نمی‌کنید، می‌توانید حل کنید ولی نمی‌کنید، اصلاً نمی‌توانید حل کنید ولی یک واکنشی نشان بدهید اقدام بکنید، دلداری‌اش بدهید، می‌دانید کار تو اثر ندارد ولی امام باقر(ع) فرمود با او بروید. او را آرام کنید، رنج و گرفتاری را از برداران و خواهران‌تان دور کنید این‌ها عبادت خداست و شما را رشد می‌دهد. این‌ها شما را به خداوند نزدیک می‌کند و بعد یک تعبیری از امام باقر(ع) هست که خیلی مهم است «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیءٍ» این خیلی چیز عجیبی است «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیءٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِن» به شما بگویم – حالا این‌جا که می‌فرماید بالاترین عمل و عبادت چیست – چه چیزی باعث می‌شود که خداوند عاشق شما بشود؟ خداوند چه چیزی و چه کسی را از همه بیشتر دوست دارد؟ کسانی که مؤمنی را شاد کنند، یک خانواده، یک شهر و به یک کشور گرفتار آرامش بدهند. این‌هایی که رفتند و کمک کردند ملت عراق، ملت افغانستان، ملت سوریه، ملت یمن، ملت لبنان، ملت فلسطین هم مثل ملت ایران از چنگ استعمار و استبداد آزاد بشوند به کمک مستضعفین رفتند، ملت‌ها را شاد کردند این بالاترین عبادت است. حالا ما توان‌مان در آن حد نیست به نزدیکان خودمان، به همسایگان‌مان، به همکاران‌مان، به هرکسی که می‌توانیم و دست‌مان می‌رسد امام باقر(ع) فرمودند بالاترین عبادت این است که یک انسان غصه‌داری را پیدا کنید یک حیوانی که غصه‌دار است گرفتار است درد می‌کشد گرسنه است، لبخند به جای اشک. پرسیدند «أتتجالسون؟» پرسیدند آیا با همدیگر نشست دارید؟ رفت و آمد می‌کنید؟ خانه همدیگر بدون تشریفات و تجملات و اسراف و ریخت و پاش می‌روید؟ میهمانی‌های ساده، ارزان اما گرم و صمیمی؟ دور هم می‌نشنید راجع به مسائل با هم حرف می‌زنید؟ راجع به مسائل اعتقادی، سیاسی، گفتگوهای عاطفی، با هم دارید؟ امام باقر(ع) از یکی از پیروان‌شان پرسیدند «أتتجالسون؟» گفت بله ما الحمدالله این‌طور جلسات را داریم. امام باقر(ع) فرمودند «واها لتلک المجالس» خوشا چنین گردهمایی‌هایی، خوشا چنین نشست‌ها و مجالسی، این کار خیلی خوب است. از هم فاصله نگیرید، همدیگر را تنها نگذارید، همه با هم باشید. پیامبر اکرم(ص) یک تعبیری دارند این که قرآن می‌فرماید: «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا...» (آل عمران/ 103)؛ همه با هم به ریسمان الهی چنگ بزنید و پراکنده نشوید از هم جدا نشوید. پیامبر(ص) به همین وضع فرمودند که «کُلُوا جَمیعاً و لاتَفَرَّقُوا» فقط در مسائل معنوی و موقع عبادت و شب احیاء و نماز جماعت و حج، دور هم نباشید، علاوه بر آن «کُلُوا جَمیعاً و لاتَفَرَّقُوا» سر سفره هم، همه با هم باشید و همه با هم بخورید. یکه‌خوری و تنهاخوری نکنید، یکی بخورد یکی نه، یکی زیادتر یکی خیلی کم. «کلوا جمیعا» همه بخورید «و لاتَفَرَّقُوا» سر سفره هم پراکنده نشوید جمعی با عشق، ارتباطات اجتماعی، در ماده و معنا همه با هم باشید. انسان تنها، با ایمان سازگار نیست، او تنهایی و خلوت را فرمودند همه‌تان باید یک خلوتی با خداوند داشته باشید که در محضر او بدون ریاکاری، در خلوت تضرع کنید، دعا کنید، با خداوند بگویید و بشنوید و پچ پچ خدا را بشنوید و با او عشق‌ورزی کنید و از او معذرتخواهی کنید، فرمودند این در خلوت باشد. این که خودتان هر کسی خودش، خودش را باید محاکمه کند. امام(ع) فرمودند اگر مسلمان هستید اگر پیروان ما هستید باید در شبانه روز یک ساعاتی را بگذارید که خودتان، خودتان را محاسبه بلکه محاکمه کنید و رفتار آن 24 ساعت گذشته و آن روز خودتان را شفاف‌سازی کنید که کجا درست عمل کردید و کجا نکردید و چرا؟ ابوحمزه که این دعا را از امام سجاد(ع) نقل می‌کند، ایشان از امام باقر(ع) هم نقل می‌کند که ایشان فرمودند جدّ ما رسول خدا فرمود: «مَن سَرَّ مُؤمنا فَقَد سَرَّنی، و مَن سَرَّنی فَقَد سَرَّ اللّهَ» می‌خواهید خداوند را شاد کنید من به شما می‌گویم خداوند چگونه شاد می‌شود. یعنی راضی می‌شود، چون خداوند که شادی و غم و غصه ندارد ولی خداوند از شما راضی می‌شود و شما در مسیر الی‌الله قرار می‌گیرید هرکس من را شاد کند خدا را شاد کرده، یعنی چه؟ نه این که خدا تابع من است یعنی من تابع مطلق خدا هستم جز جایی که خداوند شاد بشود من شاد نمی‌شوم. من شادی و نارضایتی شخصی ندارم، شادی و غم من، شادی و نارضایتی من علامت شادی و نارضایتی خداست چون من برای خودم و از طرف خودم چیزی نمی‌گویم و حرفی نمی‌زنم. حالا به شما بگویم چه زمانی علامت شادی خدا که شادی و رضایت پیامبر است حاصل می‌شود؟ وقتی که یک انسانی را، یک بنده خدا و یک مؤمنی را شاد کنید. «مَن سَرَّ مُؤمنا» یعنی هرکسی که هست، می‌خواهد خداوند شاد بشود یک انسانی را، یک بنده‌ای را، یک مؤمنی را شاد کند ولو با پرسیدن احوال او، ولو با هدیه لبخندی. امام باقر(ع) برای این که این حس تعهد و غیرت اجتماعی و وحدت اجتماعی، همبستگی انسانی و ایمانی را تقویت کنند فرمودند که به داد همدیگر برسید اگر همسایه‌تان گرسنه باشد و شما سیر بخوابید شما از ما نیستید، شما از امّت پیامبر نیستید، مسلمان نیستید ولو مناسک‌تان را هم انجام بدهید. شما پیامبر را قبول دارید ما را هم قبول دارید ما شما را قبول نداریم. بعد یک تعبیر دیگری که آن از پیامبر اکرم(ص) هم نقل شده، امام باقر(ع) فرمودند که – خواهش می‌کنم این را دقت کنید – این که اگر همسایه‌تان مشکلی دارد و می‌توانید او را کمک کنید و نکنید، یا کمکی نمی‌توانید بکنید ولی احوال او را نپرسید و به او آرامش و دلداری ندهید، کاری نکنید که احساس نکند تنها نیست، و بی‌تفاوت باشید یا گرسنه است و شما سیر خوابیدید شما از ما نیستید، بعد یک تعبیری اضافه کردند که مسئولیت را 40 برابر بلکه 160 برابر می‌کند. فرمودند این که گفته شده همسایه، همسایه وقت خانه‌های کناری شما نیستید شما دوتا همسایه یا 4تا همسایه ندارید. امام باقر(ع) فرمودند: «حَدُّ اَلْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَاراً مِنْ کُلِّ جَانِبٍ» مرز همسایه، از چهار طرف تا چهل خانه است. یعنی هر خانه‌ای باید بداند که چهل خانه از چهار جهت، یعنی 160 خانواده‌ای که اطراف آن هستند آن شب، آن روز مشکلی نداشته باشند گرسنه نخوابند، گرفتار نباشند. می‌دانید این یعنی چه؟ یعنی هر خانواده‌ای با 160 خانواده اطرافش. آن وقت هر خانواده تحت پوشش و حمایت تنها خانواده قرار می‌گیرد. و آن وقت می‌بینید که حتی یک فرد، یا یک خانواده، یک محل خارج از این همبستگی و این روح برادری و انسانیت نمی‌ماند. بعد امام باقر(ع) می‌فرماید آن کسی که مکلف شده که نباید سیر بخوابی چون همسایه‌ات گرسنه است، بعد چطور می‌تواند فردا توی بازار کلاه همان همسایه‌اش را بردارد و مثلاً به او گرانفروشی بکند. یا یک جنس خراب به او تحویل بدهد، تعهدی با او کرده، آن را درست انجام ندهد. دیگر معلوم است وقتی او را می‌گویند جزو ما نیستی این یکی معلوم است که جزو ما نیست. امام باقر(ع) می فرمایند که مراقب باشید این روابط اجتماعی، «حَدُّ اَلْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَاراً مِنْ کُلِّ جَانِبٍ» مرز همسایگی، 40 خانه از هر طرف است، 4تا 40تا، باید هرکسی از 160خانواده اطلاع داشته باشد «مِن بَینِ یَدَیهِ» از روبرو «وَ مِن خَلفِهِ» پشت سر، پشت خانه‌ات «وَ عَنْ یَمینِهِ وَشِمالِهِ.» و چپ و راست. یعنی هر محله یک امت است. همه محلات یک امت هستند یعنی هیچ خانه‌ای نباید به خانه‌های دیگر بی‌اعتنا باشد یا احساس کنند که خانه‌های بغلی بی‌اعتنا هستند. ما الآن همسایه‌هایی در آپارتمان داریم که سال‌ها داریم با هم آن‌جا زندگی می‌کنیم بعد از مدت‌ها اتفاقی همدیگر را می‌بینیم یا شده که بیرون در جای دیگری هستیم مثلاً او می‌گوید ما همسایه شما هستیم، این وضع ماست! حالا آپارتمان همان کوچه عمودی است، آن چهار جهت هم هست. «مِنَ‏ الْقَوَاصِمِ‏ الْفَوَاقِرِ» امام باقر(ع) فرمودند یکی از چیزهایی که در حوزه سبک زندگی و مناسبات اجتماعی کمرشکن است و زندگی را خراب می‌کند روش نادرست در همسایگی و همشهری بودن است. کسانی که در یک کوچه، در یک آپارتمان، در یک محله، در یک روستا، در یک شهر با هم زندگی می‌کنند امام باقر(ع) فرمودند اگر بلد نباشید که با هم چگونه زندگی کنید رفت و آمدهایتان، گفت و شنودهایتان، جشن و عزای‌تان، سود و ضررتان، شادی و غم‌تان را چطوری باید مدیریت کنید؟ کمر خودتان می‌شکند. «مِنَ القَواصِمِ الفَواقِرِ» از چیزهایی که کمرشکن است ستون فقرات یک خانواده، یک شهر و یک جامعه را خورد می‌کند و درهم می‌شکند «الَّتی تَقْصِمُ الظَّهْرَ» کمر و پشت‌تان را می‌شکند، زندگی را برای شما سخت می‌کند «جارُالسَوْءِ» همسایه بد و بد همسایگی است، روابط نادرست خانواده‌ها، خانه‌ها و محلات با هم است. فرمودند: «اِنْ رَأی حَسَنَةً اَخْفاها وَ اِنْ رَأی سَیِئةً اَفْشاها» این مرض روحی که هم در روابط خانوادگی و فامیلی و همکاری در اداره و کارخانه بعضی‌ها دارند، هم در مسائل سیاسی و اجتماعی کلی دارند، که اگر یک چیز منفی را می‌بینند صد برابر می‌کنند و صدبار می‌گویند، دائم افشا می‌کنند، افشاگری، آبروریزی می‌کنند، نقاط ضعف را می‌بینند و درشت می‌کنند، نقطه قوت را نمی‌بینند و راجع به آن هیچی نمی‌گویند یعنی انگار نیست و سکوت می‌کنند «اِنْ رَأی حَسَنَةً اَخْفاها وَ اِنْ رَأی سَیِئةً اَفْشاها» وقتی زیبایی را می‌بینند نمی‌گویند مخفی می‌کنند، پیروزی‌ها و پیشرفت‌ها، خدمات، انگار این‌ها نیست. هیچی. اما «اِنْ رَأی سَیِئةً اَفْشاها» تا یک جا یک زشتی و یک مشکلی و چیزی می‌بیند هزار بار می‌گوید، هزارجا می‌گوید، هزار برابرش می‌کنند. امام باقر(ع) فرمودند این‌ها مریض هستند، این‌ها ضد بشر هستند و این‌ها امید را از خانواده و از جامعه و از دیگران می‌گیرند همه را به هم بدبین می‌کنند و این هم نکته بسیار مهمی است که امام باقر(ع) می‌فرمایند. همانطور که حضرت فاطمه(س) فرمودند هرکس آنگونه که ما هستیم تلاش کند باشد و آنچه گفتیم عمل کند خط قرمز و خط سبز را درست بشناسد و به آنچه که می‌داند عمل کند ما می‌توانیم به همان اندازه شیعه ماست اما کسانی که نیستند، نیستند. با ادعا و ظواهر و شناسنامه کسی مسلمان نمی‌شود. در آخرت و ابدیت و عندالله نمی‌شود. این‌ها در دنیاست برای همین قوانین حقوقی دنیوی است. از امیرالمؤمنین(ع) این تعبیر هست از ائمه دیگر هست. از امام باقر(ع) هم چند مورد هست. یکی این است که عرض می‌کنم «اِنَّ بَعْضَ اَصَحْابِهِ سَأَلَهُ فَقالَ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ اَلشِّیعَةَ عِنْدَنَا کَثِیرٌ فَقَالَ فَهَلْ یَعْطِفُ اَلْغَنِیُّ عَلَى اَلْفَقِیرِ وَ هَلْ یَتَجَاوَزُ اَلْمُحْسِنُ عَنِ اَلْمُسِیءِ وَ یَتَوَاسَوْنَ فَقُلْتُ لاَ فَقَالَ لَیْسَ هَؤُلاَءِ شِیعَةً اَلشِّیعَةُ مَنْ یَفْعَلُ هَذَا» یکی از یاران امام باقر(ع) از یک منطقه‌ای خدمت ایشان آمده بود و آدم درستی هم بود و تلاش می‌کرد به امام باقر(ع) گفت که آقا فدایت بشوم در منطقه ما الحمدلله شیعیان و پیروان شما زیاد هستند. امام باقر(ع) زود نگفتند الحمدالله خوشحال شدیم! طرفداران ما زیاد هستند خوب است! بلکه سؤال کردند شاخص‌هایی که برای یک مسلمان و یک مؤمن و یک شیعه امام باقر(ع) شمردند این است؛ فرمودند: «هَلْ یَعْطِفُ اَلْغَنِیُّ عَلَى اَلْفَقِیرِ؟» آیا مرفهین شما به خانواده‌های محروم و گرفتار توجه کامل دارند حواس‌تان به آن‌جا هست؟ «وَ هَلْ یَتَجَاوَزُ اَلْمُحْسِنُ عَنِ اَلْمُسِیءِ؟» آیا اگر یک کسی یک کار خطایی کرد، صدمه‌ای زد به یکی از شما ظلمی کرد و یک مشکلی بین‌تان پیش آمد همدیگر را راحت می‌بخشید؟ راحت فراموش می‌کنید یا کینه به دل می‌گیرید و روابط‌تان خراب می‌ماند؟ آیا نیکان شما از بدان و بدکاران‌تان اهل گذشت هستند؟ می‌بخشند یا کینه به دل می‌گیرند؟ و امام باقر(ع) یک قدم بالاتر و خیلی مطلق پرسیدند: «وَ هَل یَتَوَاسَوْنَ؟»‌ آیا تواسی بین شما هست؟ یعنی اموال‌تان و امکانات و شادی‌هایتان را با هم تقسیم می‌کنید یا تنها تنها؟ به هم بخشش می‌کنید یا تفریح و شادی‌هایتان را و خنده‌هایتان را با هم تقسیم می‌کنید؟ در گرفتاری و مشکلات دیگران می‌روید کنار همدیگر بایستید و آن‌ها را کمک کنید؟ «فَقُلْتُ لاَ؛» آن مرد گفت نه، متأسفانه این چیزها بین ما رایج نیست. «فَقَالَ لَیْسَ هَؤُلاَءِ شِیعَةً» امام باقر(ع) فرمودند این‌ها شیعه نیستند اَلشِّیعَةُ مَنْ یَفْعَلُ هَذَا» ما فقط کسانی را شیعیان خودمان می‌دانیم که غذا و لباس و امکانات و شادی‌هایشان را با دیگران تقسیم کنند. اگر خانواده‌ای، شهری، ملت‌های دیگری، گرفتار ناامنی و اشغال و تجاوز و ظلم و گرسنگی و بیچارگی هستند کمک‌شان کنید اگر گفتید نه این‌جا و نه آن‌جا، آن ملت به ما ربطی ندارد از ما کمک می‌‌خواهند ولی کسی کمک‌شان نمی‌کند ما می‌توانیم کمک‌شان کنیم کمک نظامی و جهادی، کمک اقتصادی، کمک سیاسی و رسانه‌ای و یا زلزله‌ای، سیلی، کمک کنیم و نکنیم از ما نیستید. ما برای شیعه تعریف داریم. امام باقر(ع) فرمودند حتی جدّ ما علی‌بن‌ابیطالب که در زندگی بیش از هزار برده آزاد کرد می‌رفت کار می‌کرد و برده‌ها را می‌خرید و تربیت می‌کرد، ایشان از این عالم رفت دیگر چه کسانی در حد علی‌بن‌ابیطالب مورد رحمت خدا باشند که پیامبر(ص) فرمودند «علی قسیم الجنه و النار» علی معیار بهشت و جهنم است. ببینید چگونه عمل کرد؟ و چه می‌گوید که آن راه بهشت است خلاف آن عمل کنید راه جهنم است. امام باقر(ع) فرمودند جدّ ما علی(ع) که از دنیا رفتند امام حسن(ع) و حسین(ع) می‌رفتند باز برای ایشان و از طرف ایشان برده می‌خریدند و برده آزاد می‌کردند با بردگی مبارزه می‌کردند بردگانی را آزاد می‌کردند می‌خریدند آزاد می‌کردند تربیت می‌کردند و پاداش آن را برای علی‌بن‌ابیطالب و برای پدر بزرگوارشان یعنی حتی علی بعد از شهادتش در محضر خداست این‌جا حسن و حسین(ع)‌ که پیامبر(ص) فرمودند سید جوانان اهل بهشت هستند می‌روند برده آزاد می‌کنند انسان‌های اسیر و در زنجیر را آزاد می‌کنند ولو سابقه درستی نداشتند و رنجی از رنج‌های انسان‌ها را کم می‌کنند. امام باقر(ع) فرمودند این‌طوری است حتی علی(ع) هم به آن می‌رسد و نیاز دارد، وقتی که فرزندان ایشان برده‌ها را آزاد می‌کنند و با بردگی مبارزه می‌کنند به ایشان هم می‌رسد.

عرضم را با این فرمایش امام باقر(ع) ختم می‌کنم: «یَا جَابِرُ أُوصِیکَ بِخَمْسٍ إِنْ ظُلِمْتَ فَلَا تَظْلِمْ وَ إِنْ خَانُوکَ فَلَا تَخُنْ وَ إِنْ کُذِّبْتَ فَلَا تَغْضَبْ وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلَا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلَا تَجْزَعْ؛ یا فَلَا تَحزن...» این‌ها را به همه انسان‌های وارسته و انسان‌های شریف، به همه بشریت این معیارها را دارند می‌دهند. إِنْ ظُلِمْتَ فَلَا تَظْلِمْ؛ به تو ستم کردند ولی تو ستم نکن. دیدید مثلاً ما یک جا می‌رویم می‌گویند رفتم فلان جا یک چیزی را به من گرون دادند به من دروغ گفت لذا من هم حق دارم این کار را بکنم! ما معمولاً این‌طوری هستیم. می‌گوییم چرا کارت را درست انجام ندادی؟ می‌گوید برای این که فلانی کارش را درست نکرد؟ مگر فلانی درست انجام داد؟ مگر فلانی درست انجام داد که من انجام بدهم؟! امام باقر(ع) اولین شرط را فرمودند که عمل صالح خودتان را به عمل صالح دیگران مشروط نکنید. چون بهشت شما مشروط به بهشت رفتن دیگران نیست. آن‌ها می‌خواهند به جهنم بروند شما چرا بهشت را رها می‌کنید؟ إِنْ ظُلِمْتَ فَلَا تَظْلِمْ؛ اگر به تو ستم کردند تو ستم نکن. به تو ستم می‌کنند ستم حکومتی و اجتماعی که باید علیه آن انقلاب و اعتراض و نهی از منکر کرد، این آن نیست، یک ستم شخصی به ما یک جایی کرده باشد، فرمودند این دلیل نمی‌شود که تو هم بگویی به من ستم شد پس ستم می‌کنم! از من رشوه گرفتند پس من رشوه می‌گیرم. به من دروغ گفتند پس من دروغ می‌گویم. وقتی امانتدار شدند من امانتدار می‌شوم. امام(ره) یک وقتی گفت که شما در مسائل دنیوی‌تان چرا این حرف را نمی‌زنید؟ مثلاً نمی‌گویید من نفس نمی‌کشم تا بقیه نفس بکشند! ما هیچ وقت نمی‌گوییم نفس کشیدن من مشروط به نفس کشیدن بقیه است. ما هیچ وقت نمی‌گوییم من غذا نمی‌خورم همین‌طوری گرسنه می‌مانم تا بقیه غذا بخورند! نه، گرسنه‌ات بشود می‌روی غذایت را می‌خوری. امام خمینی(ره) در کتاب «چهل حدیث» خود در باب «جنود عقل و جهل» خیلی قشنگ این‌ها را می‌گوید که ما باید این کتاب‌ها را بخوانیم. همه این‌ها تعالیم پیامبر و اهل بیت و تعالیم قرآن است. امام باقر(ع) فرمودند که نمی‌توانی بگویی چون دیگران به وظیفه‌شان عمل نکردند من هم نمی‌کنم. به تو ظلم کردند تو ستم مکن. حتی او که به تو ستم کرده تو به او ستم مکن. عدالت را اجرا کن حقت را بگیرد اگر باید مجازات بشود بشود، اما تو ستم نکن. وَ إِنْ خَانُوکَ فَلَا تَخُنْ؛ به تو خیانت کردند تو خیانت نکن. چون معمولاً توجیه ما همین است یک کار غلطی می‌کنیم می‌گوییم من مجبور بودم این کار را بکنم. می‌گوییم چرا دروغ می‌گویی و چرا گران می‌فروشی؟ می‌گوید ما مجبوریم مگر می‌شود الآن در بازار کسی دروغ نگوید؟ مگر می‌شود به انتخابات بیایی و دروغ نگویی وعده بیخود ندهی و شعارهای غلط ندهی ولی رأی بیاوری؟ چون بقیه می‌گویند ما هم می‌گویم راهش همین است! امام باقر(ع) فرمودند نه، سبک زندگی مؤمنانه همین است فرق آدم باشرف و بی‌شرف همین‌جاست. وَ إِنْ کُذِّبْتَ فَلَا تَغْضَبْ؛ حرف‌هایت را تکذیب می‌کنند علیه تو اعتراض می‌کنند و علیه تو حرف می‌زنند، خشمگین نشو و کنترل خودت را از دست نده یعنی انفعالی عمل نکن. تو مسیر خودت را که درست است همان مسیر خودت را برو. خودت را عکس‌العمل دیگران قرار نده که آیا دارند به تو فحش می‌دهند علیه تو شعار می‌دهند؟ وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلَا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلَا تَجْزَعْ؛ اگر آمدند تو را مدح می‌کنند و می‌گویند درود بر تو خیلی خوشحال و مست نشو. اگر دارند به تو می‌گویند مرگ بر تو عقب نرو، جزع نکن، ناله نکن، اگر می‌دانی که عمل تو درست است فحش دادن و مرگ بر تو گفتن و حمله کردن و زدن و تهمت و دروغ و شایعه از این‌ها نترس. امام باقر(ع) فرمودند محکم باش و اگر می‌دانید عمل‌تان درست نیست همه مردم بیایند برای تو کف بزنند و بگویند درود بر تو! شاد نشو. تو وارد خطا شدی فَکِّرْ فِیمَا قِیلَ فِیکَ؛ در آنچه که در مورد تو در رسانه‌ها و گروه‌ها می‌گویند تو دقیق فکر کن. فَإِنْ عَرَفْتَ مِنْ نَفْسِکَ مَا قِیلَ فِیکَ فَسُقُوطُکَ مِنْ عَیْنِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ عِنْدَ غَضَبِکَ مِنَ الْحَقِّ أَعْظَمُ عَلَیْکَ مُصِیبَةً مِمَّا خِفْتَ مِنْ سُقُوطِکَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ؛ می‌فرماید که تو قبل از این که می‌خواهی ببینید دیگران مخالف یا موافق تو هستند یا به تو رأی می‌دهند یا نمی‌دهند یا درود یا مرگ می‌گویند؟ تو را فالو می‌کنند یا نه؟ تو را تشویق می‌کنند یا نه؟ قبل از همه این حرف‌ها باید تکلیفت را با خودت روشن کنی. فَکِّرْ فِیمَا قِیلَ فِیکَ؛ ببین راجع به تو چه دارند می‌گویند؟ آیا مردم می‌گویند؟ آیا رسانه‌های دشمن می‌گویند؟ چه کسانی با چه انگیزه‌ای؟ چه می‌گویند؟ حرف‌ها را گوش کن و دقت کن، اگر می‌بینی اشکالی که به تو می‌کنند واقعاً به تو وارد است نه بخاطر مردم بلکه بخاطر خدا و بخاطر خودت، خودت را اصلاح کن و بپذیر. اگر می‌بینی که نه حرفی که می‌زنی، خطی که می‌روی، شعاری که می‌دهی، مسیری که داری می‌روی مسیر درستی است برایش استدلال عقلی و حجت شرعی داری، آنچه که در مورد تو می‌گویند تحقیق کردی، انتقادپذیر هم هستی، اما می‌بینی وارد نیست یا آن‌ها متوجه نیستند یا متوجه هستند ولی مریض هستند! یا دشمن است یا بازی دشمن را خوردند! این که چرا من را تأیید نمی‌کنند، تشویق نمی‌کند؟ چرا از من تشکر نمی‌کنند؟ چرا با من بی‌مهری می‌شود؟ خب به درک بشود! تو یک طرف بیشتر نداری و آن خداست. امام باقر(ع) فرمودند اگر به مردم هم خدمت می‌کنی برای خدا خدمت کن نه برای خود آن‌ها که برایت کف بزنند یا بیایند از تو تشکر کنند. فحش هم بدهند تو برای خدا به آن‌ها خدمت کن. این معنی‌اش این است که به حرف مردم نظرات، دیگران، موافق و مخالف حتماً باید توجه کنی. حتماً‌ در مورد حرف‌هایشان انتقادپذیر باش، پرسش و پاسخ داشته باش، فَکِّرْ فِیمَا قِیلَ فِیکَ؛ در مورد آن فکر و تأمل کن نگو به درک، هرچه که شما می‌گویید من که خودم می‌دانم مسیر درستی است، نه. فَکِّرْ، فکر کن؛ فِیمَا قِیلَ فِیکَ؛ ببین در مورد تو له و علیه شماها دوست و دشمن چه می‌گویند؟ فَإِنْ عَرَفْتَ مِنْ نَفْسِکَ مَا قِیلَ فِیکَ؛ اگر دیدی آن نکته مثبت در تو هست قبل از این که آن‌ها برای تو کف بزنند برای این که مسیر درست است و رضای خدا در آن هست شاد و آرام باش. اگر می‌بینی آن شعاری که علیه تو می‌دهند و علیه تو حرف‌هایی که می‌زنند آن شایعات درست است واقعا این اشکال در تو هست این اشکال در ما هست، امام باقر(ع) فرمودند تو از این که چشم مردم بیفتی ناراحت می‌شوی خب قبل از آن از چشم خدا افتادی! فَسُقُوطُکَ مِنْ عَیْنِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ؛ این که از چشم خداوند افتادی؛ عِنْدَ غَضَبِکَ مِنَ الْحَقِّ؛ این که حرف حق در مورد تو گفتند یا علیه تو گفتند عصبانی شدی، عوض این که بگویی شما درست می‌گویید من اشتباه کردم این کار من درست نبود، این شعار من غلط بود، تو از حق عصبانی شدی، علیه حق غضب کردی، خب تو از چشم خدا افتادی. - أَعْظَمُ عَلَیْکَ مُصِیبَةً مِمَّا خِفْتَ مِنْ سُقُوطِکَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ- سقوط از چشم خدا خیلی مهم‌تر است از مصیبت بزرگتری است از این که نگران هستی نکند که من از چشم مردم بیفتند و دشمنان من زیاد بشوند و طرفداران من کم بشوند. فرمود آن‌جا تو خلاف بزرگتری کردی! وَ إِنْ کُنْتَ عَلَى خِلَافِ مَا قِیلَ فِیکَ؛ اما شعارها و فحش‌هایی که دارند علیه تو می‌دهند حق با آن‌ها نیست صحبت‌ها را گوش کردی، تفکر هم کردی، بررسی هم کردی، نقدها را هم شنیدی اما در عین حال می‌گویی نه این‌جا اشتباه نکردم و پای حرفم هم ایستادم. در این‌جا بدان که تک تک فحش‌هایی که به تو دادند و می‌دهند و اذیت و آزارت می‌کنند تهدیدت می‌کنند و به تو صدمه می‌زنند همه این‌ها پیش خدای متعال پاداش محفوظ است. فَثَوَابٌ اکْتَسَبْتَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَتْعَبَ بَدَنُکَ؛ از این فحش‌هایی که به تو می‌دهند رنج نبر، و همه فحش‌هایی که به تو می‌دهند اتفاقاً خوشحال باش برای این که به اجر و پاداش تو پیش خداوند افزوده شد. مقام تو با این تحمل بالاتر می‌رود. بنابراین من به عشق طرفدارانم این حرف‌ها را می‌زنم! مردم برای این که شما خوشحال بشوید من این را می‌گویم! من یک مسیری را با این که می‌دانم غلط است و می‌دانم این خبر دروغ است این شعار غلط است ولی برای این که یک عده‌ای از من طرفداری بکنند مشهور بشوم برای این، این کار را می‌کنم. امام باقر(ع) می‌فرماید خب با سر داری به جهنم می‌روی، این‌هایی که به خدا و حق، و عقل و شرع کاری ندارند فقط برای این که محبوب القلوب بشوند و وجاهت اجتماعی پیدا کنند برای این که یک عده مردم بگویند عجب این آدم خوب و درستی است! عجب این معنوی است! عجب این آزادیخواه است! عدالتخواه است و... ولی واقعاً خودت می‌دانی؛ فکِّر؛ اگر تفکر می‌کردی می‌فهمیدی که این مسیر درست است بلکه همه یک مقداری‌اش را می‌دانی برای این که این امضاءها و طرفداران را از دست ندهی و برای این که به تو فحش ندهند این حرف را می‌زنی نه آن را. می‌دانی این خبر و این حرف‌ها دروغ است و می‌گویی. می‌دانی این شعار غلط است و می‌گویی. فرمودند که تو که خدا را کنار گذاشتی و دنبال آدم‌ها راه افتادی، قبل از آخرت که بعد خواهی رفت و حسابت دیگر با این‌ها نیست بلکه با خداست،  همین‌جا هم خداوند کاری می‌کند که همین‌هایی که برای تو کف می‌زدند و تو برای کف زدن آن‌ها این غلط‌ها را کردی و غلط‌ها را گفتی همین مردم به تو فحش می‌دهند و روی تو تف می‌اندازند! همین‌ها را هم تا آخر دور تو نمی‌مانند! چون تو بخاطر منافع خودت سراغ این‌ها رفتی، دنبال کف و هوررای این‌ها بودی، این‌ها هم بخاطر منافع خودشان برای تو کف می‌زنند بعد هم که دیدند به دردشان نمی‌خوری و تاریخ مصرفت تمام شد و بیخود بود، همین‌ها که برای تو کف زدند تو را هو می‌کنند! جرأت نمی‌کنی توی خیابان جلوی آن‌ها و کنار همان‌هایی که برای تو کف می‌زدند راه بروی. این هم وعده خداوند. همین‌جا را هم خراب می‌شوی بعد هم که اول مصیبت بعد از مرگ است.

امام باقر(ع) فرمودند: «وَاِعلَم بِأنَّکَ لاتَکُونُ لَنا وَلیّا؛ بدانید که شما از یاران و دوستان ما و در خط ما نیستید و ولایت ما اهل بیت را ندارید. حَتّی لَوِ اجْتَمَعَ عَلَیکَ أهلُ مِصرِکَ و قالُوا: إنَّکَ رَجُلُ سَوءٍ لَم یَحزُنْکَ ذلِکَ؛ مگر این که به این حد از شناخت و قدرت روحی و اخلاص رسیده باشید که اگر تمام مردم شهرتان بیایند جمع بشوند و یک راهپیمایی و تظاهرات بکنند و علیه تو فحش بدهند و شعار بدهند و به همه بگویند تو آدم حرف بدی هستی و حرف‌هایت حرف‌های غلطی است لَم یَحزُنْکَ ذلِکَ؛ به هیچ وجه نگرانی، تردید، غم و حزنی سراغت نیاید و محزون نشوی و تکان نخوری. اگر تو انستی این‌قدر قوی باشی شما اهل ولایت ما هستید. و لَو قالُوا: إنَّکَ رَجُلٌ صالِحٌ؛ اگر همه مردم جمع بشوند و بازی و فریب تو را خورده باشند و بگویند تو آدم درستی هستی، درود بر تو و به نفع تو حرف بزنند ولی خودت می‌دانی که این کاری که داری می‌کنی این کار درستی نیست و این شعار غلط است، طرفداران تو زیاد شدند ولی حرف‌هایت درست نشد، مسیرتان درست نیست. لَم یَسُرُّکَ ذلِک. کل ملت برای تو کف بزنند و هورا بکشند نباید شادت کند. تو دنبال معیار و ملاک باید باشی نه دنبال کف و سوت یا هو و جنجال این و آن. پس چه کنم؟ ولکِنِ اعرِض نَفسَکَ عَلى کِتابِ اللّهِ، خودت را به وحی الهی و به قرآن و کتاب خدا عرضه کن. خودت را با این معیار محاسبه و محاکمه کن. فَإِن کُنتَ سالِکًا سَبیلَهُ، اگر داری خط قرآن را می‌روی، داری خط خدا را می‌روی زاهِدًا فی تَزهیدِهِ، راغِبًا فی تَرغیبِهِ، هرچه را خدا گفته بخواه می‌خواهی و هرچه را خدا گفته نخواه نمی‌خواهی یعنی عشق و نفرتت با ترازوی قرآن و دین خدا می‌خواند خائِفًا مِن تَخویفِهِ؛ و از تهدید الهی می‌ترسی و بهشت و جهنم را باور کردی و بر آن اساس داری حرف می‌زنی و موضع می‌گیری، فَاثبُت وأبشِر، محکم بمان، ادامه بده و به خودت مژده بده، شاد باش، آرام باش. ولو همه علیه تو بگویند. اصلاً برایت مهم نباشد که همه برای تو کف می‌زنند یا علیه تو حرف می‌زنند؟ امام(ره) یک وقتی گفته بود که این جمعیتی که می‌گویند درود بر خمینی، اگر فردا بگویند مرگ بر خمینی برای من علی‌السویه است! من در هر دو حال نگاه می‌کنم که وظیفه من در برابر این مردم چیست؟ من باید برای خدا به وظیفه خودم که خدمت به این مردم است عمل کنم. گفتند درود یک وظایف بیشتری پیدا می‌کنم، گفتند مرگ؛ یک وظایف بیشتر دیگری پیدا می‌کنم. من به این کار دارم. درود و مرگ شما در رفتار من تأثیری ندارد چون من ملاک دارم. درود و مرگ خداوند مهم است. یک وقتی آقای منتظری به امام(ره) گفت که اگر فلان عمل بشود تاریخ چه قضاوت خواهد کرد؟ امام(ره) گفت برای من تاریخ و قضاوت تاریخ هیچ اهمیتی ندارد چون تاریخ یک توهم است. تاریخ کیست؟ خانم تاریخ، آقای تاریخ! برای من قضاوت خداوند مهم است. من جواب تاریخ را نمی‌خواهم بدهم من باید جواب خداوند را بدهم من باید بتوانم از کاری که کردم دفاع کنم. ببینید ملاک این‌هاست.

امام باقر(ع) فرمودند اگر می‌بینید مسیرتان درست است اول مطمئن شوید، فکر کنید، حرف‌های موافق و مخالف را بشنو، اگر با این ملاک‌ها سنجیدی دیدی درست است فَاثبُت؛ دیگر ثابت‌قدم و محکم باش. مقاومت کن و ادامه بده و به خودت بشارت بده و شاد باش. داری مسیر درستی را می‌روی. فَإِنَّهُ لا یَضُرُّکَ ما قیلَ فیکَ، این فحش‌ها و این مرگ برها، این تهدیدها هیچ صدمه‌ای به تو نمی‌زند محکم و قوی باش. هدف تو بهشت است،؛ هدف تو خداست این‌ها مانع تو نمی‌شود، تو مأمور به تکلیف هستی نه این نتایج مادی؛ وإن کُنتَ مُبائِنًا لِلقُرآنِ؛ اما اگر خودت می‌فهمی که این خطی که داری می‌روی، این شعارها، این حرف‌ها و این موضع‌گیری‌ها، این‌ها خط قرآن نیست. فَماذَا الَّذی یَغُرُّکَ مِن نَفسِکَ؟ پس چه چیزی باعث شده که خودت داری خودت را بازی می‌دهی. این که این‌ها دارند برای تو کف می‌زنند خودت می‌فهمی که این‌ها نفهمیدند تو داری چه می‌گویی؟ این‌ها که تو را نمی‌شناسند ولی تو خودت می‌فهمی این مسیر نادرست است حالا با خودت بازی درمی‌آوری؟ مثل همان که عرض کردیم طرف خودش یک خاطره من‌درآوردی جعلی برای خودش ساخت، خودش داشت برای خودش تعریف می‌کرد می‌گفت رفتم این‌جا این‌جوری شد بعد خودش به خودش گفت جدی می‌گویی؟! این همان است. امام باقر(ع) فرمودند خودت را بازی می‌دهی؟ فَماذَا الَّذی یَغُرُّکَ مِن نَفسِکَ؟ چه چیزی باعث می‌شود که خودت، خودت را فریب بدهی. خودت از خودت رودست می‌خوری و به خودت دروغ می‌گویی؟ «إنّ المؤمنَ مَعْنیٌّ بمجاهَدةِ نَفسِهِ لِیغْلِبَها على هَواها» مؤمن مجاهد است، مؤمن باید در درجه اول بر خودش غلبه کند و خودش را مدیریت کند و این که از روی حرف دیگران که نمی‌توانی خودت را بشناسی. امام باقر(ع) می‌فرماید مخصوصاً به این مشاهیر، این افرادی که دنباله‌رو دارند و یک مرجعیت فرهنگی، رسانه‌ای، سیاسی، علمی، دینی و هنری دارند مخصوصاً‌امام باقر(ع) به این‌ها می‌گویند که شما ادعا دارید که جلوی مردم راه افتادید؟ مردم دنبال شما می‌آیند یا شما دنبال این‌ها راه افتادید؟ شما مقلّد تقلیدکنندگان شدید، شما فالور فالورهای خودتان می‌شوید! مدام نگاه می‌کنید آن‌ها چه می‌گویند و چه می‌خواهند و چه چیزی را باور می‌کنند همان را می‌گویید؟ امام باقر(ع) فرمودند مگر تو خودت را نمی‌شناسی؟ کلاه خودت را برمی‌داری؟ فردا آن‌ها پاسخگوی تو هستند یا تو پاسخگوی آن‌ها؟ در واقع امام(ع) اشاره دارند به آیاتی از آیه قرآن که می‌فرماید خیلی‌ها در دنیا دنبال یک افرادی راه می‌افتند همین‌طور هورری! بعد – خداوند در قرآن می‌فرماید - در قیامت از آن‌ها سؤال می‌شود که این حرف‌ها را برای چه زدی؟ این کارها را برای چه کردی؟ کبرائنا و بزرگان ما گفتند ما هم گفتیم. این آقا طرفدار و فالور داشت او گفت ما هم گفتیم. قرآن می‌فرماید آن‌هایی که دنبال این‌ها راه افتادند، آن‌هایی که این‌ها را بازی دادند و آن‌ها بخاطر این که این‌ها را دنبال خودشان بکشانند مواضع فاسدی گرفتند این‌ها هم بخاطر این که دنبال او راه افتادند کاری به خدا و عقل و حق و باطل نداشتند هر دویتان جهنمی هستید. آن وقت او به این‌ها می‌گوید ما کی گفتیم؟ شما خودتان دنبال ما آمدید. همین‌هایی که در دنیا عاشق آن‌ها هستید و می‌روید از آن‌ها امضاء می‌گیرید این‌ها آن‌جا بلکه همین جا هم به فکر شما نیستند. این‌جا او به فکر پول و ثروت و قدرت و امکاناتی است که از دوست و دشمن می‌گیرد همین‌جا هم شما را قربانی می‌کنند. یکی از این بی‌شرف‌ها گفته بود که 80 میلیون مردم ایران از بین بروند برایم مهم نیست خودم و فرزندم تأمین باشیم هرکس پول بیشتر بدهد ما هم همانا شعار را می‌‌دهیم! خب دنبال این طور افراد پست، افراد عاری از شرف و انسانیت که به خودشان هم احترام نمی‌گذارند دنبال این‌طور آدم‌ها می‌روید. افرادی شعارهایی می‌دهند که وقتی از خودش سؤال می‌کنی که این حرف چیست؟ درست نمی‌داند چیست؟ چرا این را می‌گویی؟ نمی‌داند. نه سواد دینی دارد، نه سواد سیاسی دارد، نه سواد علمی و هنری دارد، نه اطلاعات و اخباری که می‌گوید درست است می‌گوید این و اون گفتند من هم گفتم. من دیدم دیگران می‌گویند من هم گفتم! قرآن می‌فرماید همه‌تان با هم به جهنم می‌روید و جهنمی هستید. حتی شیطان در قیامت به کسانی که بازی او را خوردند می‌گوید من که شما را به زور نکشاندم، من یک سوتی زدم و یک دعوتی کردم خودتان به کله دویدید!

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha